راهبرد انقلابهاى مخملى ناتوى فرهنگى
- برگزاری نشست و همایش میان رؤسای زن سازمانهای غیردولتی در کشورها جهت امکان سنجی مشارکت زنان در مدیریت و امور سیاسی.
- اعلام آمادگی سوروس برای تأسیس یک مرکز یا فرهنگستان ویژه زنان برای هماهنگ کردن فعالیت سازمانهای غیردولتی در مسائل زنان در کشورها. (با موضوع تاجیکستان، ایران و افغانستان).
- پـوشش دهی بنیاد سوروس از یک کشور به کشورهای همجوار (مثلاً صندوق سوروس در تاجیکستان به اقوام افغانستان نیز پوشش می دهد).
- ارتباط گیری و ملاقات سوروس با سران احزاب و سازمانهای سیاسی کشورها.
- ارتباط گیری سوروس با نمایندگان سازمانها و موسسات بین المللی مقیم در کشورها در دفتر نمایندگی برنامه توسعه سازمان ملل متحد (مثلاً مسئولین مرکز مقابله با بیماری ایدز و...).
- حمایت نهادها و ساختارهای ایجاد شده توسط سوروس از روند «دموکراسی سازی» و ایجاد جامعه مدنی در کشورها (تغییر رژیم ها و جایگزینی رژیم کاملا طرفدار غرب و آمریکا).
- سفرای کشورهای غربی به ویژه آمریکا و انگلیس به عنوان مجریان و مدیران اجرایی بنیاد سوروس و هماهنگ کننده نیروها در کشور هدف عمل می کنند.
- نیروهای دموکراسی پرورش یافته آمریکا با حمایت رسانه های خبری غرب و بنیاد سوروس برای به دست آوردن حکومت سیاسی در کشورهای عضو جامعه مستقل مشترک المنافع به ویژه بلاروس، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ازبکستان، مولداوی و ترکمنستان آغاز خواهد شد و هم اکنون اهداف سوروس به وسیله مخالفان دولت فعلی در بلاروس پس از تجربه گرجستان و اوکراین و قرقیزستان در حال عملی شدن است. سوروس در یکی از مصاحبه های خود در سال گذشته با روزنامه لس آنجلس تایمز عنوان داشته:
«من دوست دارم سناریوی مشابه با وقایعی که در گرجستان به وقوع پیوسته در کشورهایی نظیر قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان در آسیای مرکزی تکرار شوند.»
کلیاتی درباره راهبرد انقلاب های مخملی
الف- انقلابات مخملی چگونه صورت می گیرد؟
یوری تسیوفسکی کارشناس خاورشناس روسی می گوید انقلاب مخملی یا به عبارت دیگر تغییر رژیم ها در فضای خاور دور و نزدیک از راه های مختلفی می تواند صورت گیرد. به گفته وی در سال های اخیر به اصطلاح دموکراتیزه کردن این منطقه هرچه آشکارتر ظاهر می شود. به این نحو که آمریکایی ها به رژیم های حاکم پیشنهاد می کنند کمک های خیریه از جانب به اصطلاح سازمان های غیردولتی در زمینه های آموزشی، بهداشت و فرهنگ و غیره را بپذیرند. این سازمان ها با گذشت زمان به مراکز اعمال نفوذ و تاثیرگذاری تبدیل شده و آنها نیروهای ناراضی و مخالف را از راه رساندن کمک های مالی سخاوتمندانه به لطمه وارد کردن به مبانی ایدئولوژیک رژیم های حاکم در زیر پرچم مبارزه به خاطر دموکراسی و حقوق بشر تشویق می کنند. پس از مدتی سفارتخانه و کنسولگری ایالات متحده نیز به این فعالیت می پیوندند آنها به گروه بندی های ناراضی کمک های مالی رسانده و به اصطلاح به رژیم های نامساعد فشار سیاسی وارد می آورند. سپس اپوزیسیون به اجرای حرکات اعتراضی تحریک می شود. نمونه های گرجستان، اوکراین و قزقیرستان نشان می دهد که این کار چگونه صورت می گیرد. 1نیکولای لئونوف نماینده مستقل مجلس دومای دولتی روسیه نیز فساد گسترده در دولت و بی اعتباری ناشی از آن، وجود اپوزیسیون قوی و حمایت مالی خارجی را از جمله شرایط لازم برای وقوع انقلاب های مخملی می داند. بنابراین به گمان وی سه عنصر و یا شرط برای بروز چنین انقلاب هایی الزامی است:
1- اولین شرط حتمی برای بروز چنین انقلاب و توفیق آن وجود دولت و یا حکومتی است که خود را در انظار مردم برملا و رسوا کرده است. یعنی دولت مقصر در اثر فشار دیگر جناح ها مانند قوم و خویش بازی اعتبار و حیثیت خود را در انظار ملت خود از دست داده است.
2- عنصر دوم ضروری برای برپا شدن انقلاب ملایم وجود اپوزیسیون متشکل و هدف مند است که یک سلسله خواست های برنامه ای به سود جامعه را دارا می باشد. 2
3- عنصر سوم وجود یک نوع حمایت مالی از خارج است.
ب- آمریکا در رویای انقلاب مخملی در ایران
در طی سه سال گذشته از سوی محافل سیاسی و امنیتی آمریکا تحرکات گسترده ای در سطوح مختلف برای تحقق رویای انقلاب مخملی در ایران صورت گرفته است. پایگاه اینترنتی نشریه آمریکایی بوستون گلوب در مقاله ای به قلم لورا روزن می نویسد از متحدان بالقوه آمریکا برای تغییر رژیم در ایران، شبکه غیرمنسجمی از سازمان های غیرانتفاعی (NGO)، متخصصان دانشگاهی و حقوقدانان هستند که معروف به جنبش غیرنظامی استراتژیک می باشند. 3در ادامه به برخی از مهمترین سرفصل های تحرکات آمریکا برای پیشبرد راهبرد انقلاب مخملی در ایران اشاره می شود...
1- پرده برداشتن از طرحی با عنوان «دموکراسی برای ایران» در بهار 1384 برخی از سناتورهای آمریکایی از طرحی با عنوان «دموکراسی برای ایران» در راستای راهبرد «انقلاب آرام در ایران» پرده برداشتند. آن طور که سام براون بک سناتور آمریکایی تدوین کننده این طرح گفت... طراحان این سیاست توانستند در لایحه بودجه سال 2004 مبلغی را برای کمک به ساختار جامعه مدنی و برقراری دموکراسی در ایران اختصاص دهند وهمین را در سال 2005 نیز ادامه دادند. به گمان براون بک دولت آمریکا با این اقدام همان گام ها و اقداماتی را که برای اروپای شرقی و اتحاد جماهیر شوروی سابق برداشته بود، برای ایران نیز برمی داشت. یعنی تشویق مردم به توسعه جامعه مدنی و دموکراسی4، نیکواسپرنس یکی از معاونین وزارت خارجه آمریکا چنین اقداماتی (کمک مالی به مخالفان) را خطی موازی با ابتکارات دیپلماسی توصیف می کند که هم اکنون در مورد تروریسم و برنامه هسته ای ایران در جریان است. به گفته وی «دولت آمریکا در مورد ایران همانند اوکراین و گرجستان» عمل می کند. 5
در اواخر بهار 1384 دولت آمریکا اعلام کرد که دست به حمایت از پروژه هایی خواهد زد که به گسترش دموکراسی در ایران کمک می کند. در این اوضاع کنگره آمریکا بودجه ای بالغ بر سه میلیون دلار برای پشتیبانی مالی از گروه های مدافع حقوق بشر، نهادهای آموزشی، سازمان های غیردولتی و هم چنین افرادی که در زمینه پیشبرد دموکراسی و حفظ حقوق بشر در ایران فعالیت دارند تعیین نمود. 6 این اقدام آمریکا در حمایت مالی رسمی از اپوزیسیون برای نخستین بار بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق می افتاد. آن طور که روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز گزارش داد این اقدام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ